دانابوک

تحلیل کتاب سختی کارهای سخت«راز موفقیت در مدیر عاملی چیست؟»

راز موفقیت در مدیر عاملی چیست؟

انجام بهترین حرکت در زمانی که هیچ حرکت خوبی وجود ندارد.

اگر شرکتتان جای خوبی برای کار کردن است، شما به عنوان مدیر عامل می‌توانید روزی شاهد شکوه و عظمت خود باشید.

و اگر مشغول تعدیل نیرو هستید مشکل این است که کسب‌وکار نتوانسته برنامه‌اش را محقق کند و در اینجا عملکرد شرکت است که مشکل دارد نه پرسنل

 

قانون آدم‌های بی‌عرضه و اصل بی‌کفایتی پیتر:

اصل حد بی‌کفایتی پیتر:
بیان می‌کند که در برخی از کسب‌وکارها پیش می‌آید که فردی به دلیل شایستگی در شغل خود به سطحی بالاتر ارتقا پیدا می‌کند اما در پوزیشن شغلی جدید، عملکردی ضعیف از خود ارائه می‌دهد و علت این است که در واقع به جای آنکه توانمندی‌ها و شایستگی‌های او برای فعالیت در موقعیت جدید ارزیابی شود، دستاوردهایش در موقعیت قبلی مورد توجه قرار می‌گیرد.

 

قانون آدم‌های بی‌عرضه:
کارکنان کسب‌وکار که عناوین شغلی سطح پایین‌تری دارند، طبیعتا خودشان را با بی‌عرضه‌ترین همکار سطح بالاتر مقایسه می‌کنند، به طور مثال اگر فرد X بدترین مدیر ارشد کسب‌وکار باشد، آن وقت تمامی مدیرها خودشان را با فرد X مقایسه می‌کنند و به محض اینکه به سطح شایستگی او برسند، تقاضای ارتقاء خواهند کرد. در مورد اصل پیتر بهترین کاری که می‌توان کرد، کم‌رنگ کردن قانون آدم‌های بی‌عرضه است و این کار اهمیت زیادی در بالا بردن کیفیت کسب‌وکار دارد.

 

پیشرفت سازمان وظایف را پیچیده‌تر می‌کند

وقتی اندازه شرکتی چندین برابر می‌شود، وظایف مدیریتی به وظایف کاملا جدیدی تبدیل می‌شوند. در نتیجه باید صلاحیت همه برای شغل جدیدشان مجددا بررسی شود، زیرا شغل جدید و شغل قبلی یکی نیستند.

 

نقش استخدام در موفقیت کسب‌وکار

وقتی شما در حال استخدام برای کسب‌وکار خود هستید به خصوص اگر آن پوزیشن شغلی، جزو نقش‌های کلیدی باشد، شما ممکن است به دنبال فردی باشید که در تمام ویژگی‌های مورد نظر شما خبره باشد.

این طرز فکر اشتباه نیست اما یک ایراد اساسی دارد و آن این است که آیا می‌توان به طور مثال فردی را پیدا کرد که از 10 ویژگی مورد نظر ما، در هر 10تای آن خبره و حرفه‌ای باشد؟

 

به دنبال نقاط قوت باشید نه نقاط ضعف

وقتی فرد مورد نظر ما یافت نشد نا خودآگاه ما به دنبال فردی می‌گردیم که نقاط ضعف کمتری داشته باشد و توجهمان از روی نقاط قوت به سمت نقاط ضعف می‌رود.

و این باعث می‌شود وقتی که می‌خواهیم فردی را استخدام کنیم که نقاط ضعف برجسته‌ای نداشته باشد، اما هنگامی که لازم است مهارت خارق‌العاده‌ای از خود بروز دهد عملکرد متوسطی داشته باشد.

 

کسب‌وکارهای متوسط را افراد متوسط می‌سازند

پس هنگامی که می‌خواهیم فردی را استخدام کنیم و فردی با برتری در تمام ویژگی‌های مورد انتظار ما یافت نشد؛ توجه خودمان را به سمت برتری فرد در 3 الی 4 مورد از ویژگی‌های مورد نظرمان ببریم و از تمرکز بر روی استخدام فردی که نقاط ضعف کمتری دارد پرهیز کنیم.

زیرا شما هنگامی که فردی با نقاط ضعف کمتر را استخدام می‌کنید ممکن است گاها از او در بسیاری موارد عملکرد متوسطی را ببینید،

و وقتی این رویه استخدام ادامه پیدا کند، کسب‌وکار را افرادی متوسط تشکیل داده‌اند که عملکرد متوسطی دارند، پس ما نیز پس از مدتی کسب‌وکاری متوسط داریم.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *